سخنرانی حضرت آیت الله اعرافی حفظه الله
آیت الله علیرضا اعرافی
السلام علیکم و رحمة الله, الحمدالله رب العالمین
خیر مقدم و خوشآمد عرض می کنم به همهِی دوستان عزیزی که در این نشست علمی حضور پیدا کردند به ویژه عزیزانی که از کشورهای دیگر به قم تشریف آوردهاند. و از همهی برگزار کنندگان و ارائهدهندهی مقالات تقدیر و تشکر میکنم و امیدوارم که این نشست در ارتقاء تعلیم و تربیت در حوزهِی دوستانمان منشاء آثار و برکات باشد. و پیشاپیش فرار رسیدن ماه مبارک رمضان که ماه تربیت الهی است را به شما تبریک عرض میکنم.
مطالبی را در نظر گرفتهام که در قالب مجموعهای از نکات به محضرتان عرضه می کنم.
نکتهی اول:
عمل تربیتی در حوزهی اندیشهی اسلامی هنگامی قوام مییابد که مربی از نگاهی جامع در چند بخش برخوردار باشد.
1. آنکه مربی از یک نگاه فلسفی از منظر اسلامی برخوردار است. بدون بهرهمندی از فلسفهِ تعلیم و تربیت اسلامی عمل تربیتی او نمیتواند موفق باشد.
2. ضرورت بهرهمندی از یک نگاه فقهی در حوزهی تربیتی است.
3. بهرهمندی از نگاه اخلاقی در حوزهی اسلامی است.
4. نگاه تاریخی و تمدنی به حوزهی تربیتی اسلامی است.
5. نگاه به وضع معاصر برای موفقیت در تربیت اسلامی ضرورت دارد.
هنگامی میتوانیم در عرصهی تربیت دینی و اسلامی موفقیت داشته باشیم که حداقل این پنج نگاه در مربی اسلامی جمع باشد. مقصود من این نیست که هر مربی باید در همهی این حوزهها صاحب نظر باشد بلکه منظور این است که این رویکرد جامع باید وجود داشته باشد و حداقل کف ثابتی دارد که باید در هر مربی باشد.
نکتهی دوم:
ضرورت نگاه جامع و متوازن نسبت به انسان در همهی ساحتها و ابعاد شخصیتی انسان است. همانطور که آگاه هستید ما عمیقاً معتقدیم که اسلام به همهِ ابعاد وجودی آدمی نگریسته و اندیشهی اسلامی در همهی ساحتها از منظومهی منسجمی برخوردار است. التبه در اینجا مجالی برای بیان وردود اسلام به این ساحتها نیست و تربیت اسلامی باید با توجه به همهی ساحتها انجام بگیرد.
نکتهِی سومی که در برنامههای تربیتی مهم است، توجه به ثابت و متغییرهایی که در این بخش است. این قانون که در مباحث فقهی وجود دارد در حوزهِی تربیتی هم مطرح است. در فعالیت تربیتی یک مربی مسلمان یک نقاط غیر قابل تغییر و ثابت وجود دارد که باید رعایت شود. و در مقابل نقاط متغییری هم وجود دارد که در شرایط متفاوت می توان از آن بهرهگرفت. قواعد و قوانین تربیتی در متن کتاب و سنت وجود دارد که باید در همه جا رعایت شود، ولی ظرفیتهای متغییری وجود دارد که اگر به درستی شناخته شود میتواند به معلم و مربی کمک کند.
نکتهی چهارم:
اسلام در میان دو الگوی تربیتی، الگوی سومی را معتقد است. در الگوی اول روشهای سنتی است که بیشتر روشهای تلقینی وو تحمیلی است و الگوی دوم بر عقلانیت و آزادی مبتنی است اسلام الگوی سوم و کاملی را ارائه میدهد. بر اساس این الگوی سوم عقلانیت، آزادی و انتخاب ضرورتهای اثر بخشی یک تربیت است، اما در عین حال هیچگاه ما نمیتوانیم از هدایت گری مربی غافل باشیم و جمع بین این دو در اسلام به زیبایی هر چه تمامتر آمده است.
نکتهی پنجم:
آشنایی مربی با چالشها و موانعی که در مسیر تربیت وجود دارد. من در جای دیگری در خصوص لایههای پنجگانهی موانع تربیت اشاره کردهام که در اینجا به اختصار به سطوح آنها اشاره میکنم.
1. موانعی که از درون آدمی میجوشد که تمایلات و هواهای نفسانی است و آنچه که شیطان از طریق آن در انسان انحراف را به وجود میآورد و در طول تاریخ بشر همیشه وجود داشته است. تأکیدی که در قرآن و روایات ما در خصوص شناخت همین ابعاد وجودی انسان و موانع درونی انسان که با کمک نفس انسانی و شیطان محقق میشود بسیار زیاد است. آشنایی با این موانع درونی برای معلم ضرورت دارد. شیطان از نکتههای خیلی روان کوچک آغاز میکند با سازوکاری که در عملکرد آن وجود دارد تا عالیترین مراحل پیش میرود، لذا شناخت این آسیبها و موانعی که از جانب شیطان است برای انسان ضرورت دارد.
2. سطح دوم از دورهی رنسانس آغاز شده است و همچنان بر زندگی بشر حاکم است. کسانی که با بنده آشنایی دارند میداند که من به صورت مطلق و دگم دستآوردهای اخیر بشر را محکوم نمیکنم ولی معتقدم که رنسانس پیچ تاریخی بود که انسان را به سمت دور ساختن از عالم قدس منحرف کرد. این پیچ تاریخی چون با جذابیت همراه بود روح خود را با ضرافت در زندگی و فرهنگ بشری نفوذ دارد. و به رقم عناصر مفید در حرکت بشر به سمت رشد معنوی دینی هنوز این روح مادیگرایی در انسان حاکم است. توفیق یک مربی و معلم اخلاق بدون شناخت این روح و ابزار پاسخگویی به آسیبهای آن ممکن نخواهد بود.
3. سطح دیگر از موانع به جامعهی اسلامی و جهان اسلام است که بخشی از برای خود مسلمانان است و بخشی از آن هم متاثر و ساخته و پرداختهی دشمنان اسلام است، عمل تربیت را مشکلتر میکند.
من به همین سطوح از موانع اکتفا میکنم و برخی از نکات عملی اشاره میکنم. نکاتی در عمق نفوذ تعلیم و تربیت اسلامی اهمیت دارد که در قرآن و روایات ما مورد تأکید قرار گرفته که از بین بیست نکته به چند مورد اشاره میکنم.
1. تربیت اخلاقی و دینی موفق است که قید مزد و اجر خارج شود، همانطور که قرآن به این راهبرد مهم اشاره میکند. لذا هنگامی تربیت اخلاقی و دینی رشد مییابد که ما از معادلهی مزد و اجر خارج شویم. این راهبرد به مفهوم آن نیست که کسی به اصطلاح اقتصادی دریافت مزد نکند بلکه منظور آن این است که چیزی که شخص در تربیت اسلامی به فرد میبخشد فرا تر از هدیهی مادی است و سطح آن را مادی ارزیابی نمیکند، هرچند برای تلاش خود مزد مادی هم دریافت کند.
2. نکتهی دومی که در آیات و روایت به شدت مورد توجه قرار گرفته است عبارت است از این که متربیان در تربیت بر خلاف آموزش باید یکدستی در رفتار و عمل به علم در مربی وجود داشته باشد. از این رو تربیت اخلاقی و دینی هنگامی توفیق مییابد که متربی احساس شخصیت یکپارچه و هماهنگ در گفتار و رفتار داشته باشد.
3. ضرورت احساس عشق به تربیت مربی از سوی متربیان است. هنگامی که متربیان از ما مربیان احساس عشق به تربیت آنها را داشته باشند، تاثیر بسزایی مییابند.
4. انگیزهِ الهی و اخلاص در عمل است که واضح است. البته این بدان معنا نیست که هر نو فعالیت علمی بلحاظ فقهی باید از این انگیزه برخوردار باشد، بلکه از لحاظ اخلاقی این لزوم وجود دارد.
5. امانت داری محتوایی و مضمونی مربی در تربیت اسلامی است. این امانت داری اقتضای احاطهی علمی و آگاهیهای سرشار دارد و یک مربی باید همیشه از پویایی و امانت داری برخودار باشد.
اجازه دهید که در پایان نکتهای را هم در مورد ماه مبارک رمضان بیان کنم و بیش از این تصدیع نداشته باشم. عبادات اسلامی از جمله روزه دارای ظاهر و باطن و مراتب درونی هستند و هیچگاه در هیچ جایی به پایان نمیرسند و همواره در حال رشد و پویایی هستند. روزه هم حداقل دارای سه مرتبه است:
1. روزهی حداقل فقهی که در رسالههای عملیه به صورت شرایط الزامی و واجبات روزه بیان شده است. از این پله میتوان پیش رفت و به دومین مرحله رسید.
2. روزهی تمامی اعضای بدن است که روزهدار شوند و در چارچوب اخلاق و دین قرار بگیرند. این دومین مرحلهی روزهی کاملتر فقهی و اخلاقی است که شامل همهی اعضاء و جوارح است.
3. روزهی سومی که تبیین شده و از دو مرحلهی قبلی بالاتر است و آن روزی عقلی و عرفانی است. در این مرحله از روزه درون آدمی از واردات شیطانی صیانت میشود و عقل انسانی در شعاع نورانی روزه قرار میگیرند. اگر ما در روزهی مرحلهی اول و دوم از واردات طبیعی و شیطانی صیانت میکنیم در این مرحله عقل و درونمان را از واردات شیطانی صیانت میکنیم. ما چه در نماز یا روزه میتوانیم هر بار گامی به پیش برداریم و به مسیر بینهایت پیش برویم.
من مجددا برای همهی شرکتکنندگان و برگزار کنندگان آرزوی موفقیت میکنم.